تحلیل علل و عوامل ضعف نظریه‌پردازی بومی در علوم انسانی ایران (مطالعه‌ای داده‌بنیاد در بین اساتید علوم انسانی)

نویسندگان

1 دکتری علوم دفاعی راهبردی، پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی.

2 دکترای جامعه‌شناسی، گرایش رفاه اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبائی.

چکیده

هدف این پژوهش تحلیل علل و عوامل ضعف ‌نظریه‌پردازی بومی در علوم انسانی ایران است. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد «پدیده‌محوری» در ضعف نظریه‌پردازی «پایه‌گذاری نظام علمی نامولد» است. شرایط زمینه‌ای رشد پدیده‌محوری «نظام آموزشی کمی‌گرا/پژوهش‌محور، ضعف نیازمحوری در پژوهش‌های علمی، رشدنیافتگی قطب‌بندی‌های علمی و بسترهای تاریخی تفکرزدا» هستند. شرایط مداخله‌گر «تلقی مقطعی و تجویزی ازنظریه‌پردازی، ارتباط ناموزون بین حوزه و دانشگاه و ارزش‌گذاری نادرست علوم انسانی و ضعیف تاریخ‌مندی در علوم انسانی» هستند که با راهبردهای همچون «نپذیرفتن ساحت بومی و غیربومی علم، زمان‌بربودن نظریه‌پردازی و رجحان حرفه‌ای شدن بروکراتیک بر مردم‌مداری همراه بوده که درنهایت منجر به پیامدهای همچون «شکاف بین دانش فنی و دانش اجتماعی، تعمیق وابستگی/مصرف‌گرایی علمی و به حاشیه‌رفتن مرجعیت علمی» در نظام آموزشی مستقر شده‌اند. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که به‌منظور غلبه بر ضعف نظریه‌پردازی باید در گام اول ارزش‌های علم درون‌زا و بومی را در بین صاحب‌نظران و محققان علوم انسانی نهادینه‌سازی کرد تا شرایط برای گذار از موقعیت فرودستی فراهم شود. در گام دوم باید ایده‌محوری و مسئله‌محوری بوم‌محور را جایگزین کنکاش‌های کمیت‌گرا و نامولد کرد تا بتوان با پیوند بین آموزش و پژوهش به فهم نظری متقنی پیرامون جامعه ایرانی دست‌یافت.

کلیدواژه‌ها