با توجه به اهمیت تهدیدات و ارتباط معکوس با امنیت، این امر موردتوجه همه مکاتب امنیتی بوده و هریک سبک خاصی را متناسب با جهانبینی و ایدئولوژی خود برای کالبدشکافی تهدید ارائه نمودهاند از طرفی چون ماهیت امنیت و میزان صیانت از اهداف، به میزان تهدیدات بستگی دارند، متغیرهای مؤثر بر امنیت، متأثر از تهدیدات و طیف وسیعی از کنشها و واکنشهای امنیتی میشوند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، هدفش بررسی مهمترین رهیافتهای مکاتب امنیتی بر اساس معرفتشناسیهای آنها است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که همه مکاتب و رهیافتهای امنیتی، به موضوع تهدید، 1. از منظر نقش محوری و یا حاشیهای تهدیدات بر امنیت ملی میپردازند، که در مکاتب رئالیست و کپنهاک همچنین نظریههای رئالیستی و توازن تهدید، تهدید نقشمحوری در امنیت ملی آن کشورها دارد و در نظریه سازهانگاران و قدرت نرم، تهدید در حاشیه قرار دارد. 2. سطح تهدید، نیز در برخی از رهیافتها، به تهدیدات سیستمی یا منطقهای یادشده است. حالآنکه در برخی ازنظریهها، به سطوح اجتماعی یا داخلی تهدید، بیشتر تأکید شده است. 3. اندازهگیری تهدید، در برخی از مکاتب، آن را قابلاندازهگیری و برخی آن را محصول پردازش ذهنی نخبگان میدانند. 4. اهداف تهدید، دو نظر جدی ارائهشده، که برخی آن را برای ایجاد ترس در طرف مقابل بهمنظور مجبور کردن به انجام کاری خاص و یا بازداشتن از فعالیتی و برخی دیگر هدف تهدید را فریب و وادار کردن بازیگر به انجام یک فعالیت مشخص اما با رضایت و اقناع میدانند.