1
دانشیار گروه حقوق عمومی و بینالملل، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.
2
گروه حقوق عمومی و بینالملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی ، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
چکیده
انتخابات، موجهترین طریق اعمال اراده مردم است. تجلی گرایشهای سیاسی در انتخابات، رقابت جناحها و گروههای متعدد را در پی دارد و چنانچه هرگونه آسیبی به انتخابات وارد آید، نتایج آن را خدشهدار ساخته است؛ بنابر این موضوع «نظارت بر انتخابات» بهعنوان امری راهبردی، ضرورتی انکارناپذیر مییابد. در جمهوری اسلامی ایران، امتثال این وظیفه خطیر بر عهده شورای نگهبان است. تاکنون آرای متعددی در باب نوع نظارت شورا بر انتخابات مطرح گردیده است: «نظارت استطلاعی»، «نظارت استصوابی»، «نظارت انضباطی» و «نظارت انتخاباتی». هدف پژوهش، بررسی مبانی نظری شبهاتی است که پیرامون ولایی بودن نظارت بر انتخابات مطرح میشود. پژوهش حاضر، با روشی توصیفی و با ابزار تحلیل محتوای کیفی، به دنبال پاسخگویی بدین پرسش است که «آیا نظارت ولایی که سابقاً بهعنوان نظارت بر قدرت سیاسی در نظام اسلامی مطرح شده است، در نظارت بر انتخابات در جمهوری اسلامی راه دارد؟» مفروض پژوهش و برایند نوشتار، حاکی از آن است که علیرغم وجود برخی ادله پیرامون نظارت ولایی، مشخصاً در باب نظارت بر انتخابات در جمهوری اسلامی ایران، نمیتوان نظریه نظارت ولایی را پذیرفت و ادله موجود، نظارت استصوابی را بهعنوان نظارت راهبردی، اثبات مینماید.